•                                                                                            
  •                                                                        در قانون اساسی .25 در صد مالیات برای همه در ایران    

ایده یک مالیات درامدعمومی با یک نرخ ثابت از ایده دنیس میلنر در سال 1920 است که  نیت آن بهتر کردن وضع اجتمایی و اقتصادی بود

در این نوع مالیات درآمد که همه یکسان پرداخت می کنند چندین سود دارد

نخست رعایت عدالت

گروهی معتقد بر این هستند هر کس بیشتر درآمد دارد بایس بیشتر هم بپردازد و این عدالت نیست ولیکن بایس در جواب گفت

1 کسی هم 20.000.000 درآمد دارد با این سیستم هم بیشتر از کسی می پردازد که 20.000 درآمد دارد

2 از آنجایی که کسانی که در یک کشور سرمایه گذاری می کنند افراد ثروتمند هستند نوشتن یک نرخ ثابت برای مالیات درآمد در قانون اساسی به آنها یک دلگرمی و ثبات میدهد و ترس آنها از اینکه با تغییر دولت نرخهای دیگری میتوانند بیایند از بین رفته واو را تشویق به سرمایه گذاری و در نتیجه یک استحکام اقتصادی به کشور میبخشد و بیکاری کمتر خواهد شد و با بیکاری کمتر دولت مالیات بیشتری بدست آورده و در جهات ساختار زیر بنایی کشور استفاده می کند

3 سرمایه گذاران خارجی با اطمینان بیشتری به کشوری روی می آورند که ثبات اقتصادی مالیاتی آن در قانون اساسی نوشته شده باشد

4 نوشتن این مطلب در قانون اساسی گونه ای آرامش اجتمایی و سیاسی به همراه می آورد زیرا که نبرد احزاب مختلف اصولأ بر سیاست اقتصادی 

و مالیاتهای مختلف انجام می گیرد

 5 هر شهروند ایرانی و خارجی به راحتی میتواند حساب کند که مالیات او چقدر میشود و در نتیجه هر شهروند نیز میتواند بداند حقیقتأ دولت چه مقدار  مالیات از شهر وندان گرفته و به طور غیر مستقیم کنترلی اقتصادی بر کشور خواهد داشت و دولت نیززیر فشار خواهد بود تا خرجهای خود را دانسته و صریح برای مردم روشن کند و این کار به پیشرفت وضع دمکراسی در کشور کمک فراوانی میکند

در بسیاری از کشورهای اروپای غربی سیاستمداران هیچ تلاشی و خلاقیتی برای پیدا کردن سرمایه و تولید کار نمی کنند و سیاست اقتصادی آنها فقط بر مالیات بیشتر برای ثرومتمندان بنا شده است

در نگاه اول این ایده جذابی برای مردم است ولی این عوام فریبی بیش نیست زیرا سرمایه دارهمیشه بدنبال اضافه کردن بر سرمایه خود است و اگر متوجه شد که نرخ مالیات بالا بر درآمد به سود او نیست تا در آن کشور بماند آن کشور را ترک میکند و این برابرست با بیکاری های بیشتر و کمبود مالیات در جیب دولت

درست است که کشورهایی هستند که اصلأ مالیات آنها بسیار کم است و حتی بیست در صد هم برای سرمایه گذار میتواند زیاد باشد ولی بایس دانست که تنها نرخ پایین مالیات برای یک سرمایه گذار تصمیم گیرنده نیست و عوامل دیگری نیزبر تصمیمی گیری او که در یک کشور سرمایه گذاری کند یا نه مهم هستند و حتی بسیار ممکن است در کشوری سرمایه گذاری کند که مالیات بیشتری بدهد

این عوامل کدام ها هستند  

امنیت اجتمایی

اکر در کشوری هر روز بمب منفجر شود حتی اگرنرخ مالیاتی کمی داشته باشد برای سرمایه گذار جالب نیست

زیر بنای کشور

فرودگاه ها و جاده ها و جاده های قطاری و مترو که مدرن باشند جاذبه خاصی برای سرمایه گذار دارد یک کشور بدون این ساختارها حتی با مایات کم جذاب نیست

وضعیت مکانی کشور

یک کشور با مالیت بیشتر ولی در قلب آسیا بسیار جذاب ترست تا یک کشور در گوشه ای از آسیا با مالیت کمتر

وضعیت علمی

یک کشور با دانشگاههای خوب و مؤسسات عالی علمی پیشرفته برای هر سرمایه گذار حتی اگر نرخ مالیاتی آن بیشتر باشد از یک کشور عقب افتاده علمی جذاب ترست

 

البته میتوان دلایل را ادامه داد ولی ما به همین ها اکتفا می کنیم 

                                                                                       مجید بهرام بیگی دهم ژولای 2015

 چند کشور از کشورهایی که در آنها این سیستم اجرا مشود   

 

 

Albanien

10 %

Slowakei

19 %

Bulgarien

10 %

Kirgisistan

10 %

Mazedonien

10 %

Mongolei

10 %

Russland

13 %

Litauen

15 %

Tschechien

15 %

Ukraine

15 %

Hongkong

16 %

Rumänien

16 %

Estland

21 %

Lettland

23 %

Georgien

25 %

Island

36 %

Serbien

12%, 24 %

 

Nach oben