"ایران جهانی و حالت انقلابی"

مشکل عمومی ما ایرانیها در تاریخ ما چه در اقتصاد و سیاست و فرهنگ ناشی از سه مطلب میباشد :

و تنبلی1 نبودن و فقدان خلاقیت کارزایی 

2 نبود افراد کاردان و لایق ، جسور برمناصب مهم   

 3 نداشتن برنامه ریزی دقیق متقابل برای جنگ سرد با دشمنان خود (در اقتصاد و سیاست و فرهنگ) یعنی بازاری و دل به خواهی  کار کردن

اگر این سه مطلب نمیبودند ما هیچ مشکلی نمی داشتیم و همه مشکلات قادر به حل بود

کشوری پهناور مانند ایران با منابع گازی و نفتی و غیره و جوانان هوشمند و پر تلاش به اندازه ژاپن و کره جنوبی که از گاز و نفت و منابع زمینی هم بی بهره هستند عقب افتاده ترست؛ چرا ؟

 1 نبودن و فقدان خلاقیت و تنبلی 

2 نبود افراد کاردان و لایق ، جسور بر مناصب مهم

3 نداشتن برنامه ریزی دقیق متقابل برای جنگ سرد با دشمنان (در اقتصاد و سیاست و فرهنگ) یعنی بازاری و دل به خواهی کار کردن

بیایید تصور کنیم که بر روی کره زمین تنها یک قطعه خشکی وجود دارد وچندین جزیره کوچک و بزرگ نیزمیباشند ؛ آن تکه بزرگ ایران است که از سی ویک کشور کوچک تشکیل شده اند

این ایران چگونه میبایست مشکلات غذایی و پوشاکی و انرژی و درمانی و غیره خود را حل کند ؟

می گویند بانکهای ما را تحریم کرده اند

آیا نمیشود با دنیا و کشورها مناسبات کالایی و خرید و فروش غیر مستقیم یا معاوضه انجام داد؟

چرا در کشور به گونه وسیع یعنی استانی اقتصاد خرد (به انگلیسی میکرو اکونومی) را پیاده نمی کنیم ؟

چرا به استانها (با کنترل سالانه دولتی) خودمحتاری اقتصادی و فرهنگی نمیدهیم ؟

هر استان و استاندار بایس خود را مانند یک کشور و رئیس جمهور آن ببیند وسعی کند با کشورهای همسایه (استانهای همسایه) مشکلات خود را حل کند

اگر حود خود را مقید به " ایران جهانی" کنیم دست گدایی به سوی کسی دراز نمی کنیم و براه خود میرویم و آنهایی که این را ببینند با سرانی افتاده در کنار میز صحبت می نشینند و از ما چیزی در دست برای فشار نخواهند داشت

خوشبختانه ما نیازی به خرید انرژی نداریم و این مشکل بزرگ برای کشور ما وجود ندارد و ما در هر استان نیزمنابع گردشگری داریم که میتوانند منبع پول و سرمایه باشند  و اینکه ایران و استاندارهای آن نمیتوانند باز هم به مشکل های مردم برسند سه علت دارد

1 نبودن و فقدان خلاقیت کارزایی و تنبلی 

2 نبود افراد کاردان و لایق ، جسور بر مناصب مهم

3 نداشتن برنامه ریزی دقیق متقابل برای جنگ سرد با دشمنان (در اقتصاد و سیاست و فرهنگ) یعنی بازاری و دل به خواهی کار کردن

 

کارزایی مشکل بزرگ ماست

اگر کار هست پول هست و اگر پول هست رفاه است و اگررفاه است جامعه راحت است و اگر جامعه راحت بود خانواده ها تشکیل میشوند و جامعه بزرگتر و دوباره این چرخه بزرگتر و بزرگتر میشود و رفاه بیشتر و بیشتر میشود زیرا کشور ثروتمندتر میشود

پس

هر استاندار بایس با دوستانش شب و روز به این مطلب فکرکنند

با امکاناتی که در استان داریم چگونه میتوانیم کارزایی بکنیم ؟؟

این سرمایه گذاری های پایه در هر استان یک "بایس" هستند

1 سرمایه گذاری در بخش دامداری و کشاورزی استانی با اقتصاد خرد و با داشتن یک برنامه مناسب کنترل کیفیت و بازاریابی و تبلیغات در استانهای دیگر و در بیرون از کشور

2 سرمایه گذاری در صنایع نساجی و لباس دوزی و پوشاک محلی (کفش و کلاه) با اقتصاد خرد با داشتن یک برنامه مناسب کنترل کیفیت و بازاریابی و تبلیغات در استانهای دیگر و در بیرون از کشور  

3 سرمایه گذاری در صنعت گردشگری با تبلیغات درون و برون کشوری با اقتصاد خرد ( هتل سازی کوچک با رعایت محیط زیست) و با داشتن یک برنامه مناسب کنترل کیفیت و  بازاریابی و تبلیغات در استانهای دیگر و در بیرون از کشور

4 ایجاد حداقل دو سردخانه بزرگ برای حفظ مواد غذایی و جلوگیری از هدر شدن با داشتن یک برنامه مناسب کنترل کیفیت و بازاریابی و تبلیغات در استانهای دیگر و در بیرون از کشور

5 ایجاد کارخانه های بسته بندی (مواد غذایی و غیرغذایی)

6 سرمایه گذاری در قسمت گیاهان دارویی با داشتن یک برنامه مناسب کنترل کیفیت و بازاریابی و تبلیغات در استانهای دیگر و در بیرون از کشور

7 سرمایه گذاری در قسمت لوازم آرایش برای زنان و مردان گرفته شده از طبیعت با داشتن یک برنامه مناسب کنترل کیفیت و بازاریابی و تبلیغات در   استانهای دیگر و در بیرون از کشور

و سرمایه گذاری های دیگر محلی

در آنجاییکه سرمایه کم بود میتوان با استان همسایه مشترکأ یک پروژه را به اجرا در آورد

در آنجاییکه پروژه خیلی بزرگ بود با چند استان

رقابتهای استانی اقتصاد ایران را شکوفا می کنند

استانها بایس نیازهای خود را نخست از استانهای مجاور و بعد استانهای دورتر و دورتربراورده کنند تا هزینه حمل و نقل کمتری بپردازند

اینجا دولت فقط بایس نظارت کند پول مالیاتی مردم درست خرج شود

دولت بایس خود را از زیر بار هزاران تصمیم کوچک وبزرگ که بایس در تهران گرفته شود خلاص کند و به تصمیمات کلان بپردازد

ما بایس در سر زمامداران خود تزریق کنیم

"ما میتوانیم اگر بخواهیم ؛ ما بایس ایران جهانی کنیم"

 

خوشبختانه ما در دنیا تنها نیستیم ودوستانی هم داریم ؛ این دوستان همان جزایری هستند که در میشود آنها را در مجاورت ایران تصور کرد و از آنها نیز استفاده کرد

ولی بایس این دوستان را شناسایی کرد

دوستها آنهایی هستند که در خوب و بد در کنار ایران هستند و از پشت خنجر نمی زنند

با دشمن شناخته شده مذاکره کردن چیزی جز به هدر کردن وقت و سرمایه مالی و انسانی نیست ولی اگر دشمن پی ببرد که دشمنی برای او چیزی به ارمغان نمی اورد و ما راه خود را میرویم دشمنی را کنار میگذارد ولی اگر حس کند ما به او نیازی داریم این دشمنیها از بین نخواهد رفت

تا زمانی که کشورهایی هستند که هدف آنها از میان بردن ایران و دولت اوست و با استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی ما مشکل دارند ما در حالت "انقلابی" هستیم و تمامی برنامه های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی ما نیز بایس مانند در حالت انقلابی اجرا شود

یعنی با دشمنان سیاسی داخلی و فتنه انگیزان ؛ یعنی رشوه خوران و مفسدان و زالوهای اقتصادی و شایع کنندگان مدل زندگی غربی و شرقی  نیز انقلابی و سریع و بدون ترحم رفتار کرد تا ریشه فتنه های دیگر کنده شود

افراد سیاسی که با گفتار و پندار و کردار خود مانند دشمن هستند بایس از صحنه سیاسی بدون تأمل کنار گذاشته شوند و در صورت اعمال ضد کشوری زندانی شوند

این افراد موریانه هایی هستند که ریشه درخت استقلال ایران را آرام آرام میخورند واین درخت را پوک میکنند

اگر ما حال به این رسیده ایم که در جنگ سرد هستیم نبایس اجازه شستشوی مغزی به بیگانگاه از راه ساتلیت داد

سستی در این کار و لحاظ کردن به دلیل رفاقت و غیره تیشه به ریشه استقلال ایران زدن است

برای مثال باز کردن دوباره سفارتخانه هایی که دشمنی آنها با ایران آشکار است غیر قابل قبول است

کشورهایی که در امور داخلی ایران برای براندازی دولت ایران دخالت کنند بایس سفارتخانه های آنها بسته شود

این بهای است که ما بایس برای استقلال خود بپردازیم

اگر ما بازاری رفتار نمی کردیم بایس میدانستیم اگرعربستان قیمت نفت را عمدأ پایین می اورد تا به اقتصاد ایران صدمه بزند ما چه عکس العملی نشان میدهیم تا به او صدمه بخورد ؟ راه های ما چیست جز نگاه کردن؟

ما تنها به دلیل بی عرضگی بسیاری به اصطلاح سیاستمداران خود تنها نظاره گر ضربه خوردن میشویم در حالیکه بهترین دفاع حمله است

اگرعربستان میدانست از ایران ضربه خواهد خورد دست به این اقدام نمی زد

این مطلب در امور آمریکا و اروپا نیز صدق میکند

ما نبایس بدنبال خودروهای فرانسوی و آلمانی و انگالیسی برویم و اجازه ورود  آنها را با تمام دشمنیها که با ما کردند بدهیم بلکه بدنبال خودروهای ایتالیایی و اسپانیایی و کارمشترک خودروسازی با چینیها و روسها

هر کشوری بایس بداند برای دشمنی با ایران بایس هزینه بپردازد و رابطه با ایران مجانی نیست

آیا دشمنان ایران نیز تحریم شدند ؟ جواب ضربه اقتصادی ما به آنها چیست ؟ هیچ

 زیراکسانی بر امور مملکت هستند که در مقابل غرب خودباخته و بی هویت هستند

هنگامی از خواب بر می خیزند که یا یک کلاه بزرگ سرشان گذاشته شده یا فتنه آنها را لبه پرتگاه برده است

در یک جنگ گرم وسایل جنگی توپ و تفنگ و تانک و هواپیما و کشتی و موشک است

در جنگ سرد ما (فرهنگی و اقتصادی و سیاسی) ابزار جنگی ما چیست ؟؟

مشکل همان است که در اول هم نوشتم

 

1 نبودن و فقدان خلاقیت و تنبلی 

2 نبود افراد کاردان و لایق ، جسور بر مناصب مهم

3 نداشتن برنامه ریزی دقیق متقابل برای جنگ سرد با دشمنان (در اقتصاد و سیاست و فرهنگ) یعنی بازاری و دل به خواهی کار کردن

 

 مجید بهرام بیگی

وین اطریش 2015 میلادی

 

Nach oben